عصب چگونه آسیب میبیند
- پاره شدن عصب به علت نوک تیز استخوان شکسته شده یا جسم تیزی که به بدن وارد شده است
- له شدن عصب بر اثر گیر کردن بین قطعات شکسته شده استخوان
- کشیده شده شدید عصب بر اثر جابجا شدن استخوان ها و یا بدنبال دررفتگی مفصلی
- فشار به عصب بدنبال جابجا شدن استخوان ها (بر اثر دررفتگی مفصل یا جابجا شدن شکستگی) یا خونریزی شدید در کنار عصب
- فشار به عصب به علت سندرم کمپارتمان
- خفه شدن عصب بر اثر چسبندگی در بافت های اطراف آن (چسبندگی ناشی از شکستگی و یا عمل جراحی)
آسیب های اعصاب محیطی میتوانند همراه با زخم باز بوده و یا بدون زخم و بصورت بسته ایجاد شده باشند. در مواردی که آسیب عصب همراه با زخم است معمولا عصب پاره شده و در غالب این موارد بیمار نیاز به عمل جراحی دارد.
در مواردی که علائم فلجی عصب بدنبال آسیبی باشد که بدون زخم ایجاد شده باشد معمولا عصب پاره نبوده بلکه فقط کشیده شده و یا تحت فشار قرار گرفته است. بسیاری از این آسیب ها بعد از گذشت مدتی خودبخود خوب میشوند.
در مواردی که آسیب همراه با زخم باز باشد مثلا عصب بدنبال اصابت چاقو یا شیشه آسیب دیده باشد درمان آسیب عصبی ترمیم جراحی عصب پاره شده است.
در مواردی که آسیب عصب بدون زخم باشد مثلا بدنبال شکستکی یک استخوان، عصب نزدیک آن فلج شده و کار نمیکند بیمار تا سه ماه تحت نظر پزشک قرار میگیرد.
اگر در این سه ماه علائمی (علائم بالینی در معاینه و یا علائم پاراکلینیکی در نوار عصبی) از بهبودی نسبی عصب پیدا شد بیمار مجددا تحت نظر پزشک باقی میماند تا یا بهبودی کامل ایجاد شود و یا روند بهبودی متوقف شود. اگر بعد از سه ماه آثاری از بهبود آسیب عصب پیدا نشد بیمار تحت عمل جراحی قرار میگیرد.
درمان آسیب های عصبی چیست
انواع روش های جراحی كه برای درمان این ضایعات عصبی بكار برده میشوند عبارتند از :
♦ ترمیم عصب : از این روش وقتی استفاده میشود كه دو انتهای عصب بریده شده بدون له شدگی بوده و كاملا در كنار هم قرار گرفته باشند. در ترمیم عصب فقط لایه دور عصب در دو طرف یعنی همان اپی نوریوم به هم دوخته میشود
♦ پیوند عصب : از پیوند عصب وقتی استفاده میشود كه به علت له شدگی انتهاهای عصب پاره شده جراح مجبور میشود قسمتی از عصب را در محل پارگی خارج كند.
در این موارد یا هر مورد دیگری كه دو انتهای عصبی كه باید به هم دوخته شوند در كنار هم قرار نمیگیرند از پیوند عصب استفاده میشود.
در این روش معمولا قسمتی از عصب سورال در ساق پا خارج شده و در بین دو سر عصب آسیب دیده گذاشته میشود و سپس دوسر عصب پیوندی به دو سر عصب آسیب دیده دوخته میشود.
♦ انتقال عصب : از روش انتقال یا جابجایی عصب وقتی استفاده میشود كه انجام دو روش قبلی امكان پذیر نبوده یا نتیجه خوبی نداشته باشند. در این موارد پزشك سر عصب سالمی را قطع كرده و به سر دیگر عصب آسیب دیده میدوزد
♦ انتقال تاندون : از روش انتقال تاندون وقتی استفاده میشود كه تلاش برای درمان ضایعه عصبی بی فایده باشد. در این روش جراحی بر روی تاندون ها انجام میشود.
به این صورت كه با جابجا كردن محل تاندون ها در اندام، حركتی را كه بر اثر فلج عصب از بین رفته با تاندون عضلات سالم به حالت تقریبا طبیعی برمیگردانند.
بعد از ترمیم عصب، بافت عصبی در محل ترمیم شده باید رشد كرده و خود را به بافت هدف ( بافت هدف برای عصب حسی پوست و برای عصب حركتی عضله است) برساند.
سرعت رشد بافت عصبی روزی یك میلیمتر است. پس بلافاصله بعد از ترمیم عصب حس یا حركت اندام بهبود نمیابد و باید مدتی صبر كرد.
در این مدت صبر كردن عضلاتی كه بدون عصب مانده اند ضعیف میشوند و ممكن است آنقدر ضعیف شوند كه حتی بعد از رسیدن عصب جدید به آن دیگر نتوانند به حالت قبل بازگردند.
بنابراین در مدتی كه بعد از جراحی بیمار صبر میكند باید عضلات را به فعالیت وادار كند. این كار با تحریك الكتریكی عضلات به توسط فیزیوتراپ و بصورت روزانه انجام میشود.
مشكل دیگر اینست كه در مواردی كه به علت بسته بودن آسیب عصبی پزشك معالج ترجیح میدهد مدتی صبر كند، مفاصل اندام به علت فلج بودن عصب حركت نمیكنند و این حركت نكردن میتواند موجب خشكی مفصل شود.
بنابراین در مواردی كه پزشك معالج در درمان یك ضایعه عصبی بسته ترجیح میدهد مدتی صبر كند باید مفاصل اندام فلج بطور مكرر با كمك دست سالم بیمار در تمام جهات حركت داده شود تا دچار خشكی نشود.
نکات مهم ترمیم عصب
پزشک معالج نمیتواند تک تک این رشته های باریک را مانند تک تک سیم های مسی یک کابل تلفن پیدا کرده و به هم بخیه بزند. در بخیه زدن اعصاب، پزشک جراح فقط غلاف بافتی را که دورتادور این رشته ها قرار گرفته را بخیه میزند.
اگر فرض کنیم درون عصب ۱۰۰۰ رشته عصبی قرار گرفته است مسلما فرض دور از انتظاری است که فکر کنیم هر هزار رشته در یک طرف بریدگی دقیقا در مقابل رشته نظیر خود در طرف مقابل قرار بگیرند.
شاید از این هزار رشته ده رشته هم به درستی در مقابل رشته نظیرش قرار نگیرد ولی این مهم نیست. کافی است هر رشته عصبی در مقابل یک رشته دیگر قرار گیرد تا در مقابل یک فضای خالی.
اگر از این هزار رشته عصبی، رشته شماره ۲۷ در طرف بالا در مقابل رشته شماره ۶۵۳ در طرف پایین قرار گیرد به خوبی به آن متصل میشود. فکر میکنید چه اتفاقی میفتد.
اگر این عصب حرکتی باشد وقتی مغز دستور میدهد عضله مربوط به رشته عصبی شماره ۲۷ حرکت کند عضله مربوط به رشته عصبی شماره ۶۵۳ حرکت میکند. بعد از مدتی مغز یاد میگیرد که هرگاه قصد حرکت عضله رشته شماره ۶۵۳ را داشت عصب شماره ۲۷ را تحریک کند.
به این طریق مغز خود را دوباره برنامه ریزی میکند. بعد از مدتی فرد اصلا متوجه این تغییر نمیشود و وقتی میخواهد عضله عصب شماره ۶۵۳ را حرکت دهد واقعا فکر میکند مغزش در حال تحریک عصب شماره ۶۵۳ است.
میبینید که با وجود اینکه عصب ها درست در مقابل هم قرار نگرفته اند ولی مغز این مشکل را حل میکند. ولی یک مشکل هست که قابل حل شدن به توسط مغز نیست و آن وقتی است که عصب شماره ۲۷ در مقابل هیچ عصبی در طرف مقابل قرار نگرفته است.
در مورد اعصاب حسی هم مغز به روش گفته شده خود را مجددا تنظیم میکند تا تحریک عصب حسی را درست در محل خودش حس کند.
هرچه عصب کوچکتر بوده و رشته های کمتری داشته باشد احتمال اینکه رشته ها در مقابل یکدیگر قرار گرفته و در مقابل فضای خالی نباشند بیشتر است پس موفقیت جراحی ترمیم عصب هم بیشتر است.
عوامل موثر در موفق آمیز بودن ترمیم عصب
هیچ وقت یک عصب بعد از ترمیم نمیتواند صد درصد به حالت قبل از آسیب برگردد به زبان دیگر هیچوقت موفقیت یک ترمیم عصب صد در صد نیست. بعضی عوامل میتوانند احتمال موفق بودن یک جراحی ترمیم عصب را تغییر دهند.
عوامل موثر در موفقیت آمیز بودن ترمیم یک عصب آسیب دیده عبارتند از
♦ طریقه آسیب عصب : وقتی عصب به وسیله یک جسم برنده تیز کاملا صاف و تمیز بریده میشود نتیجه ترمیم آن بهتر است تا زمانی که لبه های عصب پاره شده به علت کند بودن جسم برنده له و نامنظم شده است
♦ اندازه عصب : هر چه عصب کوچکتر بوده و به انگشت نزدیکتر باشد ترمیم آن موفقیت آمیز تر است تا اینکه عصب بزرگ باشد و یا به تنه نزدیکتر باشد
♦ نوع عصب : نتیجه ترمیم در عصب هایی که بطور خالص حرکتی یا بطور خالص حسی هستند بهتر از زمانی است که عصب آسیب دیده هم رشته های حسی و هم رشته های حرکتی دارد. نتیجه ترمیم عصب رادیال بهتر از عصب مدیان و نتیجه ترمیم عصب مدیان بهتر از ترمیم عصب اولنا است
♦ روش ترمیم : هر چه ترمیم دقیق تر و با مهارت بیشتری انجام شود نیجه آن بهتر خواهد بود
♦ نوع ترمیم : نتیجه دوختن سر به سر عصب بهتر از نتیجه ترمیم با استفاده از پیوند یا گرافت عصبی است
♦ سن بیمار : هرچه سن بیمار دچار آسیب عصبی کمتر باشد نتیجه ترمیم بهتر است.